ساپورت، مدلینگ نو ظهور پوشش
جدیدترین مد مبتذل و ناهنجاری که این روزها زیاد به چشم میخورد «ساپورت» نام دارد. ساپورت یا همان جوراب شلواری به حدی وقیح است که در غرب به عنوان یونیفرم مخصوص زنان روسپی! شناخته میشود. همچنین کارگردانان فیلمهای پورنوگرافی برای تحریک بیشتر مخاطبان این فیلمها، لباس چسبنده ساپورت را بر تن بازیگران پورنو میکنند. متأسفانه برخی بدون توجه به اینکه این لباس، مخصوص زنان بدکاره است، این جوراب شلواریهای ارزان قیمت را تهیه کرده و از اینکه مد روز را به تن کردهاند، احساس غرور نیز میکنند! غافل از اینکه، با این پوشش، خود را در معرض نگاههای حریصانه مردان هیز و هوسران قرار میدهند.
شاید خیلی از هموطنانی که این مطلب را میخوانند دقیقا ندانند "ساپورت" چیست و چرا امروزه به محل مناقشه نیروی انتظامیو برخی از شهروندان محترم تبدیل شده است. در گذشته این کلمه را بیشتر از زبان غلام پیروانی شنیده بودیم. او وقتی تیمش میبرد میگفت "مسئولان خوب ساپورت کِردن" و وقتی میباخت هم میگفت "مسئولان خوب ساپورت نکِردن". این ساپورت جدید اما آن ساپورت نیست. در واقع همان جوراب شلواری سابق خودمان است که جنسش کمیمتفاوت شده و چنان به بدن صاحبش میچسبد که گویی عضوی از بدن اوست. افرادی که عادت به استفاده از شلوار کردی دارند حتی 30 ثانیه هم نمیتوانند ساپورت را تحمل کنند. به همین دلیل در برخی نقاط کشور طی ماه های اخیر بیش از صد مورد مرگ در اثر نفس تنگی گزارش شده است.
ساپورت یا همان چسبونک بی حیااولین بار در کشورهایی مورد استفاده قرار گرفت که به لحاظ امنیتی وضعیت خوبی نداشتند. عوض کردن این شلوارها بیش از 45 دقیقه زمان میبرد. به همین دلیل زورگیرها مجبور میشدند به گرفتن کیف پول، موبایل و سایر البسه فرد زورگیری شونده اکتفا کنند و شلوار برای خود او باقی میماند. پوشیدن این شلوار هم بسیار زمان بر است. شما باید پس از عبور دادن پاچه ها از پنجه های پایتان، دو طرف کمر شلوار را بگیرید و همزمان با بالا کشیدن آن خودتان هم بالا بپرید. این عمل باید بیش از 30 مرتبه تکرار شود تا شلوار در اندام شما جا بیفتد.
ساپورت ومسئله سندروم خودنمایی
75 درصد از کسانی که از پوشاک زننده استفاده می کنند دچار سندروم خودنمایی هستند. این ناهنجاری یکی از علل خودنمایی به افرادی که دارای آن می باشند با جلب توجه دیگران و نگاه های آنها و احساس رضایت می نمایند درروانشناسی به این سندروم هیستوروم یونیک گفته می شود که جوزدگی و خروج از رفتارهای منطقی نیز بر همین علت استوار است.
چندی است که پدیده ای شوم برپیکر زنان پایتخت خودنمایی می کند که نامش «ساپورت» و یا «لگ» (leg) است.این از خاصیت های جامعه مدپرست است که برای ذایقه سازی و هویت بخشی به پدیده های نو و گاها ناساز با فضای عمومی، اقدام به نامگذاری خاص بر روی آنها می کنند.اینکه چرا و چه کسی نام «جوراب شلواری» های سابق را «ساپورت» نهاده و اصلا این نام از خارج کشور همراه با این جوراب شلواری های رنگ آمیری شده وارد شده یا خیر، موضوع بحث ما نیست.داستان از این قرار است که از زمستان 1391 برخی زنان خیابانی تهران در حرکتی کاملا مشکوک و سیستماتیک اقدام به پوشیدن جوراب شلواری هایی نمودند که منظره ی بدن نمای از زانو به پایین این پوشش ها قدری عجیب می نمود. متاسفانه اقدامی در برخورد با این پوشش (که عملا شلوار را از زیر مانتو حذف کرده بود) از سوی هیچکدام از مبادی مسئول صورت نگرفت.
بهار 1392 از راه رسید و چشم مردم کلان شهرها منور به کوتاه تر شدن مانتوهایی شد که زیر آن هیچ برتن صاحبش نبود جز جوراب شلواری های سابق (که حالا نام ساپورت به خود گرفته بودند) و آرام آرام با حرکتی خزشی این ساپورت ها نه تنها آفتاب بیشتری به خود می دیدند بلکه رنگ ها و نقوش بیشتری را بر اندام باربی های تهرانی تجربه می کردند.گاهی یک ساپورت «رنگ پا» بیننده را به اشتباه می انداخت که نکند فقط یک پیراهن بر تن فلان زن است و دیگر هیچ!
اکنون به وفور دختران و زنانی در سطح اکثر کلان شهرها دیده می شوند که پیراهنی کشی و مجلسی را (که هیچ ربط و شباهتی به مانتو ندارد و صرفا پیراهنی است که تا نیمی از نشیمنگاه امتداد دارد) بر تن داشته و پوشش تمامی نیم تنه ی تحتانی بدن را برعهده ی ساپورت نازک و گاها رنگ بدن خویش گذاشته اند.
تغییر پوشش افراد به علت تغییر سبک زندگی
مسئله این است؛«ساپورت»! پرسش کلیدی این روزهای فعالین اجتماعی این است که این پوشش خاص چگونه سر از خیابان های تهران درآورده است. دکتر ابهری آسیب شناس شهیر اجتماعی پاسخ های جالبی در این خصوص می دهد.متاسفانه بعضی از بانوان و دختران جوان، تحت تاثیر سریال ها و فیلم های ماهواره ای و بعضی دیگر فقط براساس تقلید اقدام به استفاده از پوشاک می نمایند که باعث توهین به مقام زن است.نود درصد از این افراد فلسفه این نوع پوشاک را نمی دانند و فقط برای عقب نماندن از قافله به اصطلاح امروزی ها دست به حرکاتی می زند که باعث بروز ناهنجاری های رفتاری می گردد. بعضی از بانوان تصور می کنند که با اینگونه پوشاک زیباتر می شوند درحالیکه نه تنها البسه یاد شده زیبایی به همراه نمی آورد بلکه ابزاری برای تحریک دیگران می شود.
در یک بررسی رفتاری، 75 درصد از کسانی که از پوشاک زننده استفاده می کنند دچار سندروم خودنمایی هستند. این ناهنجاری یکی از علل خودنمایی به افرادی که دارای آن می باشند با جلب توجه دیگران و نگاه های آنها و احساس رضایت می نمایند درروانشناسی به این سندروم هیستوروم یونیک گفته می شود که جوزدگی و خروج از رفتارهای منطقی نیز بر همین علت استوار می باشد. ساپورت های که اخیرا وارد کشور شده فقط برای سالنهای رقص و باله می تواند مورد استفاده قرار می گیرد نه در خیابان ها و معابر. در این صورت است که تحریکات جنسی باعث بروز رفتارهای غیر منطقی و قانون شکنانه می گردد.
متاسفانه در ده سال گذشته سازمان ها و نهادهای فرهنگی دچار سیاست زدگی شده و به این گونه مسائل توجه چندانی ننموده اند. مقابله با پوشاک غیر متعارف فقط نباید به عهده نیروی انتظامی باشد بلکه باید از تولید و ورود آنها جلوگیری شود. ما دچار پرکاری فرهنگی بیرونی و کم کاری فرهنگی درونی شده ایم. فرهنگ سازی و تغییر سبک زندگی یکی از اصلی ترین ابزار پیشگیری و مقابله می باشد. ارائه پوشاک برا اساس موازین اسلامی و درچارچوب مطلوب جوانان می تواند مقابله عملی با این گونه پوشاک می کنیم.
«یک سال و اندی میشود که «ساپورت» - کالایی که ایرانیان درگذشتهای نهچندان دور، عنوان «جورابشلواری» را بر آن مینهادند - مد شده است. بر کسی معلوم نیست که چرا حالا آن را ساپورت میخوانند؛ واژهای انگلیسی که در زبان فارسی به «حمایتکننده» معنا میشود. ساپورت در گذشته به صورت ساده، با کفه و در رنگهای مختلف عرضه میشد و بعدها نمونه منقش و بدون کفه آن نیز به بازار آمد. نرخ این کالا نیز متفاوت است؛ از حدود 15 هزار تومان تا 200 هزار تومان که برای نمونههای مرغوب آن قیمتگذاری شده است.
ساپورتهایی که به این حد از فراوانی رسیده است، چگونه سر از بازار ایران در میآورد؟ این پرسش در شرایطی مطرح است که حدود 10 ماه پیش دولت برای کاهش محدودیتهای ارزی، ثبت سفارش 77 قلم کالا را ممنوع کرد که از قضا، پوشاک نیز در فهرست این اقلام ممنوعه گنجانده شده بود. در حالی که نگاهی به آمار گمرک در سال 1392 نشان میدهد که این ممنوعیت برای واردات «جورابشلواری» که ممکن است از نوع ساپورتهای موجود در بازار باشد، صادق نبوده است.
بر اساس این آمار در سال 1392 حدود 5228 دلار کالا با عنوان «جورابشلواری، جورابآلات تراکمی درجهبندیشده (برای مثال، جورابهای واریس)، بدون به کار بردن کفه، کشباف یا قلاببافیشده» و با وزن 63 کیلوگرم از مبدأ «ایتالیا» وارد شده است. ارزش ریالی واردات این کالا نیز حدود 129 میلیون و 601 هزار و 852 ریال بوده است. با این حساب، چنانچه اندکی در این اعداد و ارقام دقیق شویم، درمییابیم که ارز تخصیصیافته به این جورابشلواریها، از نوع مبادلاتی بوده است.آمار واردات این کالا و کالاهایی با عناوین مشابه در سال 1391 نیز رقمی معادل 796/846 را نشان میدهد که البته به نظر میرسد این آمار یا دستکم بخشی از آن مربوط به پیش از اعمال ممنوعیتها در سال 1391 بوده است.
آنچه بدیهی به نظر میرسد، حجم واردات پنج هزار دلاری جورابشلواری تکافوی تقاضای موجود در بازار را نخواهد کرد. از سوی دیگر گفته میشود حدود 60 درصد ساپورتهای موجود در بازار از تولید داخل تامین میشود. بنابراین با در نظر گرفتن 60 درصد سهم تولید داخل در بازار این کالا میتوان نتیجه گرفت که بخش بزرگی از ساپورتهایی که در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد، جزو کالاهای قاچاق است که ممکن است هم پارچه و هم کالای نهایی از طریق قاچاق وارد کشور شود و کسی جلودار ورود این محمولهها به کشور نیست. اما جالب اینجاست که تولیدکنندگان این کالا نیز به صورت زیرزمینی فعالیت میکنند. شاید آنان میدانند که عرضه، حمل و نقل و نگهداری البسه قاچاق و لباسهای خلاف عفت عمومی، جرم و قابل تعقیب است.
بر اساس ماده 6 قانون «نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملاءعام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحهدار میکند» در تمامی مواردی که به موجب این قانون، تخلفات مزبور توسط شرکتها، سازمانها یا بنگاههایی صورتگرفته که دارای شخصیت حقوقی هستند، مدیرعامل یا مدیرمسئول شخصیت حقوقی، مسئولیت داشته و به حبس از یک تا دو سال محکوم میشوند و در موسسات دولتی مدیرعامل یا مدیرمسئول علاوه بر حبس از خدمت نیز منفصل میشود.
با این وجود اما کالاهایی که ممکن است از نگاه دولت و حاکمیت بر خلاف عفت عمومی باشد، در بازار به وفور یافت میشود و به نظر میرسد اجرای این قانون نیز ممکن نیست چرا که باید قوه قضائیه ظرفیت زندانهای خود را به شدت افزایش دهد. بنابراین چاره این است که ضابطان قضایی همچنان به برخوردهایی که اکنون در سطح شهر یا برج میلاد، هنگام برگزاری کنسرت با دختران و بانوانی که شاید تنها از مد روز تبعیت میکنند، ادامه دهند.
"ساپورت" از کجا آمد؟
«در سالهای اخیر لباسهای تابستان کوتاهتر و تنگتر شده است؛ اما بسیاری از خانمها اخیراً برای راضی نگه داشتن نیروی انتظامی، مانتوهای گشادتر و بلندتر را انتخاب میکنند. آنها با وجود پوشیدن لباسهای گشاد و بلند، قسمت پایین پاها را به نمایش میگذارند...»
در شرایطی که تنپوشی به نام «ساپورت» با رنگها و طرحهای متنوع به پوشش اغلب دختران و زنان تبدیل شده است. تصور این است که کسانی در خارج از مرزهای ایران برای تضعیف بنیان خانواده و تهاجم فرهنگی، استفاده از این نوع پوشش راترویج میکنند. برای مثال، برخی سایتهای تندرو، پای برخی رسانههای فارسیزبان خارجی مانند شبکه «من و تو» را نیز به میان کشیدهاند. تحلیل این رسانهها چنین است که مجریان این شبکه با پوشیدن «ساپورت» و «شلوارهای بدننما و چسبان» قصد ترویج و تخریب ارزشها و باورهای جامعه ایرانی را دارند. از سوی دیگر، برخورد نهادهای انتظامی با کسانی که اقدام به پوشیدن مانتوهای رنگی و به ویژه ساپورت کردهاند نیز تشدید شده است.
سال 1386 بود که «سردار اسماعیل احمدیمقدم» فرمانده نیروی انتظامی در توجیه برخورد با کسانی که چکمههای بلند به پا میکردند، آن را مصداق «تبرج» یا «خودنمایی» دانست. اما نه بانوان ایرانی پایشان را از این نوع چکمهها بیرون کشیدند و نه فروشندگان، این کالا را از ویترینهایشان پایین آوردند. البته ممکن است برخی از انواع پوشاک مانند «شلوار کوتاه» یا «مانتوی کوتاه» که در سالهای مختلف با اخم ماموران گشت امنیت اخلاقی مواجه شده است، با کاهش تقاضا در بازار این نوع کالاها نیز افت کرده باشد؛ اما تردیدی نیست که این کاهش تقاضا به دلیل برخورد نیروی انتظامی رخ نداده است، بلکه ظهور مدهای جدید، سببساز کاهش طرفداران این نوع پوششها شده است.
حال در شرایطی که این نوع کالاها در بازار به وفور یافت میشود، پرسش اینجاست که چرا این مصرفکنندگان هستند که همواره با برخورد نیروهای انتظامی مواجه میشوند؟ یا در شرایطی که طرف عرضه، یله و رها شده است، کنترل طرف تقاضا شدنی است؟ و پرسش دیگر اینکه وقتی تقاضا برای کالایی رو به افزایش است، میتوان با برخوردهای قهری از مصرف آن جلوگیری کرد یا در برابر عرضه قانونی یا غیرقانونی آن سد بست؟ اگرچه تاکنون اشکال حجاب و مدگرایی در میان مردم ایران از ابعاد سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی مورد واکاوی قرار گرفته است،
"ساپورت پوش"ها چه کسانی هستند؟
یکی از مشکلات جوامع در حال توسعه مدگرایی است.این روز ها این مدها در ایران به صورت ساپورت پوشیدن دختران جلوه بیشتری پیدا کرده است. این روز ها کمتر کسی است که درباره زنان و دخترانی که ساپورت می پوشند و درخیابان ها می گردند،خبری نشنیده باشد.شاید بهتر است بگویم کمترکسی است که در شهر های بزرگ (و البته الآن حتی شهر های کوچک)، پارک ها،پاساژها، خیابان هاو معابر و اماکن عمومی رفته باشد و ساپورت پوش ها، (ساپورت، همان جوراب شلواری خودمان است که برای نوزادان خریداری می کریدم و خارجی ها به آن legمی گویند) را ندیده باشد. ساپورت های که این روزها رنگارنگ و منقش به تصاویر و اشعار و نوشته ها و گاهی اوقات پرچم کشور های مخالف و ... می شوند تا جلب توجه بیشتری کنند.بازار خوبی هم دارد. هم تولید کنندگان و هم فروشندگان این تولیدات درآمد های خوبی هم دارند لذا بازارشان داغ داغ است و کسب شان رونق دارد. اما همه این دختران و زنانی که ساپورت می پوشند را فاحشه نخوانیم.گاهی اوقات تحت تاثیر مد گرای ساپورت پوش می شوند، گاهی اوقات هم به دلیل راحتی. ولی این افراد مگر چند سال دارند؟ اکثریت شان زیر 30 سال هستند. کجا به دنیا آمدند؟اکثریت قاطع آنان در ایران به دنیا آمدند. در کدام مدرسه ها درس خواندند؟در مدارس دولتی یا غیر انتفاعی خودمان درس خواندند. معلمان شان چه کسانی بودند؟قطعا ازخارج نیامدند.معلمان شان هم از همین مرز و بوم هستند. از کدام دانشگاه ها فارغ التحصیل شدند؟از دانشگاه های خودمان فارغ التحصیل شدند یا در این دانشگاه ها درس می خوانند. در کدام محیط اجتماعی بزرگ شدند؟در محیط های اجتماعی ایران بزرگ شدند. پدر و مادرشان چه کسانی هستند؟من و شما که تا دیرور اگر یک خال مویش پیدا می شد ناراحت می شدیم ولی حالا برای ساپورت پوشیدن شان تشویق شان هم می کنیم.هزینه هم می پردازیم،گاهی اوقات چشم و هم چشمی هم می کنیم چون به اصطلاح « کلاس» دارد. از چه خانواده هایی هستند؟تصور اشتباه این است که بسیاری از ما فکر می کنیم ازخانواده های های مرفهین بی درد هستند.نه دوست من اشتباه نکنیم و بدانیم که درصد قابل توجه شان از خانواده کم درآمد هستند ولی... بپذیریم که نتوانستیم اکثریت این جوانان مان را آنگونه که شایسته است در خانه، مدرسه، مسجد، کانون های فرهنگی، و... جذب کنیم تا پایبند به هنجار های اجتماعی جامعه خود باشند.بدن شان را نمایش دهند و این را فرصتی برای جلب توجه بیشتر بدانند. وقار را نه در حیاء که در بی حیایی بدانند.برخورد های خشن کردیم، شلاق زدیم، پرونده تشکیل دادیم، کار فرهنگی نکردیم، زبان شان را نفهمیدیم یا شاید هم نخواستیم بفهمیم و ...و این هم شد نتیجه اش. بنشینیم شعر روی شلوار خانم ها را بخوانیم و ...
تاریخچه ساپورت پوشی و دلایل فروش روز افزون ،مزایا و معایب
در دهه ۶۰ بود که در غرب، دامن های خیلی کوتاه مد شد وبسیاری از خانم ها ترجیح دادند تا به جای پوشیدن جوراب از ساق جورابیهای بلند استفاده کنند، در نتیجه برای رقابت با ساق ها، طول جورابها خیلی بلندتر از معمول شد تا برای پوشیدن با دامن های کوتاه مناسب باشد، اما در اثر این تغییر جوراب ها به کلی از مد خارج شد و جای آن را ساق جورابی ها گرفتند. در حقیقت ساق جورابیهای نایلونی زیبا و ظریف در دهه۱۹۶۰ خیلی رایج شد. در حالی که در طول ۴۰۰ سال پیش از آن ، جوراب های ساق بلند بر مد مسلط بود.
پس از دههی ۶۰ میلادی، تحول چندانی در زمینه صنایع تولید جوراب رخ نداد و تا امروز جورابهای زنانه و مردانه فقط به تناسب مدهای روز تغییر کردهاند. اما در سال های اخیر جوراب های ساق بلند و ساق شلواریها و جوراب شلواریها بازهم مد و رایج شده است و در راهروهای فشن و مجلات دیده می شود.
امروزه توجه و علاقه زیاد به ساقهای طرحدار و رنگی در مجموعه های طراحان مشهور مد جهانی مشاهده شد و این ساقها بیش از سایر دهه ها مورد توجه خانم ها قرار گرفت و مد شد. این مدلها با شکل و عناوین مختلفی مثل شلوارهای تنگ و چسبان، ساقجورابیها، جوراب های بلند طرح دار، جوراب شلواری و ساپورت و … از پاییز و زمستان سال قبل دراغلب بوتیک ها و فروشگاههای لباس زنانه برای فروش عرضه شده اند.
قیمت مناسب و طرح های زیبا و خنک بودن آن در فصل های بهار و تابستان و نیز اعلام استقلال طلبی و سنت شکنی برخی جوانان در مقابل فرهنگ سنتی مروج در جامعه از جمله علل فروش روز افزون این محصولات وارداتی بین دختران و بانوان شهرستان بروجرد شده است و سود کلانی را عاید وارد کننده و تولید کننده این محصولات کرده است. ساپورت های که این روزها رنگارنگ و منقش به تصاویر و اشعار و نوشته ها و گاهی اوقات پرچم کشور های دوست و دشمن می شوند تا جلب توجه بیشتری کنند.
امروزه اگر سری به اینترنت بزنید خواهید یافت که ده ها سایت حتی معتبر نسبت به تبلیغات گسترده انواع این محصولات مبادرت می ورزند. جالب است بدانید که مخالفان «ساپورت» در فیسبوک صفحه ای درست کرده اند به نام «ما از ساپورت متنفریم». در یکی از پست های این صفحه از کلمه «ساپورت» رمزگشایی شده: ساپورت مخفف کلمات سکس و آزاد به اضافۀ کلمه «پورت» است: یعنی دروازه سکس آزاد!
اما در مورد مزایای این پوشش باید گفت که به اعتقاد کارشناسان به دلیل نازکی و چسبندگی آن موجب تقویت سیستم خون رسانی در پاها و کاهش حساسیت پوستی می شود.
از دیگر مزایای آن می توان به تقویت روابط زناشوئی در بین زوجین خواهد شد البته این مزایا دلیلی بر استفاده از ساپورت در خارج از منزل نیست چرا ه در این صورت مفسده های و ناهنجاریهای بسیاری را رقم خواهد زد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
از جمله معایب استفاده از ساپورت در جوامع عمومی و سطح شهر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- روابط سالم اجتماعی بویژه بنیان خانوادگی را دچار آسیب جدی می کند.
2- باعث تحریک مشاهده گران شده، آنان را در معرض آسیب های اخلاقی و اجتماعی قرار می دهد.
3-پوششهای جدیدی که تطابق چندانی با فرهنگ رسمی و عرف جامعه ما ندارند.
اکنون که به طور اختصار با مزایا و معایب ساپورت آشنا شدیم وظیفه مسئولین امر در برخورد با این اپیدمی چگونه باید باشد به عنوان مثال یک چاقو هم می تواند به ما در غذا پختن کمک کند هم در ارتکاب به جرم . حال باید دید که ساپورت اگر تحت کنترل باشد مفید واقع می شود یا مضر.
البته در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت که چند سال پیش هم مانتوهای کوتاه رواج یافته بود که به آرامی از سوی استفاده کنندگان کنار گذاشته شد زیرا مُد، زمانی بوجود می آید و مدتی بعد اضمحلال می یابد. رویکرد جوانان و بویژه دختران به استفاده از قلیان را می توان در همین چارچوب تببین کرد. اما آیا این دلیلی برای عدم کنترل این اپیدمی خواهد شد یا لازم است جامعه را با فرهنگ استفاده از این چنین کالاهایی آشنا کنیم چرا که روشنگری و بصیرت دهی در موضوعات مختلف بازخورد بسیار بهتری را در مقابل رفتار قهر آمیز خواهد داشت.
پارسال مانتوی کوتاه و قلیان ،امسال ساپورت و سال آینده چیز دیگری دغدغه فرهنگ جامعه ما خواهد بود اینجاست که تبیین و اقدام عملی و تبلیغاتی و فرهنگ سازی گسترده با تمام توان و تجهیزات در راستای اشاعه سبک زندگی اسلامی راه گشا و سدی استوار در برابر سنگ پرانی های فرهنگ های بیگانه خواهد بود.
چند سوال اساسی از ساپورت پوشها
سوال ما از افرادی که با این نوع پوشش به دنبال خودنمایی در سطح جامعه هستنداین است که آیا فرهنگ خانوادگی و نه فرهنگ عمومی جامعه، اجازه ورودنگاه های دریده به حریم شخصی آنان را می دهد؟
آیا این خانم های به اصطلاح " مد پوش " تا کنون صفحات جراید را ورق نزده اند وحوادث تلخ را نخوانند که به دلیل عدم کنترل غرایض چگونه رقم خورده است؟
مردانی که تنها به خاطر ظاهر یک خانم وی را دزدیده اندچندین بار مورد تجاوز قرار داده اندونهایتا جنازه سوخته وی را در گوشه ای از بیابان های شهر رها کرده اند.
سوال دیگر از ساپورت پوش های گرامی این است که تا کنون چند نفر از آنان با خیانت رو به رو شده اند؟ تا کنون چند نفر از ساپورت پوش ها روابطی را شروع کرده اندکه مردان آن سوی رابطه تنها به خاطر خواسته های جسمی به آنان گرایش پیدا کرده اند؟ تا کنون چند نفر از این دوستان شکست عشقی را تجربه کرده اند؟ تا کنون چند نفر از آنان مورد تجاوز روحی قرار گرفته اند؟
آیا عموما میزان آزار و اذیتی که به این افراد وارد می شود قابل مقایسه با آن دسته از بانوانی است که سطح پوشش عمومی و قابل قبول جامعه را رعایت می کنند؟
عموما کسانی که با لباس های بدن نما در سطح جامعه حضور می یابنددر برابر این سوال که چرا این پوشش را انتخاب کرده اید این پاسخ رااز آستین خود بیرون می آورند که " پوشش مقوله ای شخصی است و به کسی ربط ندارد ".
در پاسخ به این استدلال کودکانه باید گفت که هر کشوری در سطح جهان برای پوشش و نوع حضور در جامعه برای ساکنان خود حداقل هایی رادر نظر گرفته است و این مقوله برای ایران نیز صدق می کند. زمانی پوشش افراد جنبه خصوصی می یابد که در چارچوب های دیوار شخصی شکل گرفته باشد ولی وقتی فرد در سطح جامعه حضور می یابددیگر نوع پوشش او محوریت خصوصی بودن را از دست می دهدچرا که اینجا در برابر اذهان عمومی ظاهر شده و خود را در مقام مقایسه و اظهار نظر آنان قرار می دهد.
با این توصیف لازم است مادری که میخواهد به صورت ساپورت پوش فرزندش را صبح زود به مدرسه ببرد یک ساعت زودتر از خواب بیدار شود. پوشیدن ساپورت هرچند نوعی ورزش صبحگاهی محسوب میشود اما خب پیرمرد و پیرزن طبقه پایین که در خواب عمیق به سر میبرند چه گناهی کرده اند؟ (اگر در طبقه همکف زندگی میکنید مانعی ندارد) حتما دقت کنید که در آوردن چسبونک هم حداقل به یک دستیار و 120 متر فضا-زیربنای مفید- احتیاج دارد. چراکه ممکن است صحنه هایی شبیه به باراندازهای متوالی در تشک کشتی بین آن دو شکل بگیرد. خوشبختانه در حال حاضر کشور ما به لحاظ امنیتی در شرایط خوبی به سر میبرد و بانوان نباید با نگرانی از این مسئله به استفاده از پوشاک غربی روی بیاورند. دشمن وقتی ببیند ما همه ساپورت میپوشیم با خودش میگوید: «اینها را نگاه کن، آن قدر زیاد زورگیر دارند که روزی چهار، پنج ساعت برای پوشیدن و عوض کردن شلوار وقت میگذارند.» لذا نیروی انتظامیاین دوستان را برای لحظاتی به داخل ماشین راهنمایی میکند تا بیشتر به کارشان فکر کنند. اما متاسفانه دیده شده که کف همان ماشین هم برخی از بانوان ساپورت بساط کرده و به دیگر سرنشینان فروختهاند.
گوش به زنگ (خطر)باشیم پروژه ی «حیازدایی» دشمن همچنان ادامه دارد و ما همچنان در غار اصحاب کهف خوابیم.
منبع:وبلاگ حجاب وعفاف