جاموندم از قافله
میم عاکف | پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ب.ظ
جاموندم از قافله ی مسافرای آسمون
امام خوب و مهربون منو به یارام برسون
آرزو دارم که منم پیش تو رو سفید بشم
سر بذارم روی پای فاطمه و شهید بشم
امشب کبوتر دلـــــــــــم از این دیار با صفا
پر می زنه عاشقونه تا کربلای جبهه ها
میره تا اون دیاری که حال و هواش خدائیه
میره سوی شلمچه و و میره سوی طلائیه
قمقمه های خالی شون پر از شمیم علقمه
نقش پیشونی بنداشون یا زینب و یا فاطمه
آخر گرفتن از خدا برات بین الحرمین
هر شب میرن به پابوس شش گوشه آقام حسین
با مداحی سید رضا نریمانی بشنوید
یه روز یه ترکی…
یه روز یه قزوینی…
یه روز یه اصفهانی
…مثل مرد جلودشمن وایسادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه.
لره…بروجردی بود
ترکه… باکری بود
قزوینیه…بابایی بود
اصفهانیه… همت بود