میثم تمار
در حـــفاظـــت ز امیــــرم علی خــــامـــنه ای
می شــــوم مـــیثــــم تــــمار ، بـــه دارم بـــزنیــد
- ۰ نظر
- ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۱
در حـــفاظـــت ز امیــــرم علی خــــامـــنه ای
می شــــوم مـــیثــــم تــــمار ، بـــه دارم بـــزنیــد
ز باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند “صبح” تو را “ابرهای تار“
تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مبر به شب جشن میروی
شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق “رحیم” و “رجیم” نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه است که قربانیات کنند
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد / از جاده سهشنبه شب قم شروع شد
این وبلاگ به منظور انتشار دیدگاه های شخصی یک فعال فرهنگی است . هیچ گونه نسبتی با سعید عاکف نویسنده کتاب خاک های نرم کوشک ندارم