دو رکعت نماز این چنینم آرزوست ...
- ۳ نظر
- ۱۹ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۳۰
گاهی یک اندیشه غلط آنچنان در ذهن و مغز برخی آدمها جا خوش میکند که اصلاح آن سخت و حتی ناممکن است. شاید هیچ راهی برای رفع آن وجود نداشته باشد. لااقل امثال ماها، از عهده اصلاح آن برنمیآییم. حالا چه بخاطر ضعف منطق و استدلال ما و چه بخاطر تعصب و بیمنطقی طرف مقابل و یا گاهی شأن و جایگاه و بزرگی آدمهای مقابل! نمونهاش آن بحث تکلیف و تکلیف گرایی که در روزهای انتخابات مطرح شد و تا روزهای بعد از آن هم ادامه پیدا کرد.
آن روزها برخی افراد با برداشت غلط و اشتباه خود از مفهوم تکلیف و نیز برداشت ظاهری از سخنان امام خمینی و بدون توجه به شیوههای سیاستورزی و تصمیمگیری امام، ادعا میکردند که «مهم انجام تکلیف است، ما چکار به نتیجه داریم؟!» ما هم که مخالف این برداشت غلط بودیم، متهم میشدیم به اینکه از اسلام و ایمان و بصیرت و عقاید مذهبی فاصله گرفته و بیش از اندازه محافظهکار و سیاستزده شدهایم!
جگرم سوخت کمی یاد حسین افتادم
نفسم هم نفس کرب و بلا شد الحمد
ساقی ام حضرت سقای حرم عباس است
مشک او اشک شد و گریه ما شد الحمد
هر چقدر با خودم فکر کردم متوجه نشدم که چرا هاشمی هنوز خود را هاشمی زمان بهشتی می پندارد . بهشتی مطمئنا فکر نمی کرد روزی فرزندان هاشمی چه بر سر این مملکت می آورند . تا کنون می گفتیم حساب هاشمی از فرزندانش جداست اما عدم مرزبندی پدر با فرزندان گویای چیزهای دیگری است . مگر نبودند ایت الله هایی که فرزندانشان را دادگاهی کردند . مگر نبود آیت الله محمدی گیلانی که حکم اعدام فرزند خود را صادر کرد ؟ برای چه ؟ غیر از این بود که برای ثبات و پایداری انقلاب بود ؟
شهید بهشتی هیچ وقت گمان نمی کرد که همسر هاشمی حکم ریختن به خیابان ها را صادر کند .
مطلبی نیز در سایت انتخاب (منصوب به هاشمی) نیز درج شده بود در خصوص بغضی که شکسته شد آن هم از ناطق نوری !!!!
ناطق نوری نیز یادی از شهید بهشتی کرده است و پاسخی که از شهید بهشتی در خصوص اتهاماتی که به ایشان زدند و مرگ بر بهشتی هایی که گفتند و ایشان گفته بود " سکوت سکوت سکوت ..."
آقای ناطق نیز سکوت پیشه کردند ...
آقای ناطق سکوت شهید بهشتی در پاسخ به اتهامات علیه شخص ایشان بود ،ایشان هیچ گاه در مقابل مسائلی که برای انقلاب اتفاق افتاد سکوت نکرد ، اما شما سکوت در فتنه 88 را از شهید بهشتی آموختید ؟ حاشا و کلا ...
استفاده ابزاری از شخصیتی همچون شهید بهشتی در این دوران مد شده است ... ای کاش بهشتی بود ...
اما سوال:
با چه تدبیری برخی از ترس روحانی میخواهند رأی جلیلی خود را به قالیباف بدهند؟
بر اساس مشاهدات میدانی، سبد رأی دکتر جلیلی بسیار بالاتر از چیزی است که در حال القاء آن میباشند، به طوری که حتی احتمال اول بودن رأی جلیلی و بعد قالیباف (یا برعکس) و ورود این دو نفر به مرحله دوم بسیار بسیار بالاست.
زیرا جریان روحانی در شهرهای کوچک و روستاها رأی چندانی ندارد و برعکس جلیلی و بعد قالیباف در این مناطق رأی بالایی دارند.
باید بدانیم با چنین اشتباهی، فرصت ورود روحانی به دور دوم محیا خواهد شد.
جنگ سنگین روانی، فضاسازی و شانتاژ رسانهایی موجود از اتاق فکر روحانی و عقبهی فکری آن است.
حتی با فرض اینکه روحانی و یک اصولگرا به مرحله دوم انتخابات بروند، چه کسی بهترین گزینه در مقابل روحانی است؟
جواب به این پرسش را میتوان در نتیجه مناظره سوم پیدا کرد!
قطعاً جلیلی بهترین گزینه در برابر روحانی خواهد بود که میتواند در فرض این دوقطبی شکل گرفته، هم میزان مشارکت را بالا ببرد و هم جریان روحانی و طیف فکری پشت سر آن را سرجای خود بنشاند.
ما نمیگوییم دوستداران قالیباف به جلیلی رأی دهند، ما میگوییم آنهایی که انتخابشان جلیلی است در این موضوعثابت قدم و راسخ باشند.
مواظب باشیم، ناخواسته در پازل طراحی شدهی جریان تردید که کدخدامنشانه میاندیشد! بازی نکنیم!
رسانه شمایید!
منبع: بچه های قلم / روزنوشت