میم عاکف

وب نوشت های شخصی یک فعال فرهنگی

میم عاکف

وب نوشت های شخصی یک فعال فرهنگی

میم عاکف

: وب نوشت های شخصی میم عاکف :
فکر می کنم اینجا محل خوبی برای گفتن دغدغه ها باشه خارج از هرگونه تعارف
حالا تا چه حد بتونم وقت کنم خدا می دونه

شهادت مبارکش باشد ...

میم عاکف | دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۳۱ ب.ظ


شهادت، مبارکش باشد...
-------
می توانست تشابه اسمی باشد؛ اما نبود. من اسم کوچک برادرشان را نمی دانستم؛ اما می دانستم دارد سوریه می جنگد. یک بار هم که نمی دانم بار چندم بود که می رفت، از حال و احوال همسر برادرش پرسیدم؛ گفتند شیرزنی ست؛ خودش ساک برادرم را می بندد و راهی اش می کند...
دیشب که خبر شهادت کسی با نام محمود بیضایی را در سوریه شنیدم که مثل برادر این دوست وبلاگ نویس مان یک کوچولوی یک ساله هم دارد، نصفه شبی پیامک زدم و اسم کوچک برادرشان را پرسیدم. اولش جواب احوالپرسی ام را خیلی عادی دادند؛ گفتم لابد خبر ندارد هنوز. تازه دیروز (29 دی 92) شهید شده بود خب؛ روز عید 17 ربیع... بعدش اما:

گفتم: أخوی تون هنوز سوریه هستند؟
گفتند: بود
گفتم: اسم کوچکشون چیه؟
گفتند: شهید حسین (محمودرضا) بیضایی
گفتم: تسلیت میگم بهتون...
گفتند: مبارکش باشه
گفتم: خدا بهتون صبر بده
گفتند: سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

شهید بیضایی 26 ساله بود و من از دیشب آنقدر فکر کردم به این آویزان شدن های بیخودی ام به دار دنیا که تقریباً حالم از خودم بهم می خورد...

نظرات  (۲)

آویزان شدن های بیخودی ما به دنیا گویی تمامی ندارد ...
آنقدر پرسه زدیم ...
...............................................................
باید گذاشت و رفت....
"""شهادت به آسمان رفتن نیست """"
  • منصوره صامتی
  • خسته ام از این تکرار در تکرار بی پایان!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی